ریحانه

ساخت وبلاگ
من ریحانه  ام ، چشهایم  را  می بندم  جز سیاهی در نگاهم  چیزی نیست ، دلم  با  همه دنیا بیگانه  است، حال غریبی دارم، بغضی که  گلویم  را میفشارد و اشکی که  به  زور قورتش میدهم  . 

من  ریحانه  ام  پاییز مرا  در برگرفته، ',گویی گرد باد زندگی لحظه  ایی بفکر رهایی من نیست   حال  شوریده  ایی دارم . دلم  میخواهد این  روزها  چشمهایم را  ببندم و  اسوده  خیال  پرواز کنم سبک  شوم . و این میسر نمیشود جز با رفتن  زیر خروارها خاک ، جز در تابوت  خوابیدن، میروم از دنیایی که  همه  چیزش برایم سراب بود و بس 

من  ریحانه ام، همانی که  غبارنگاهم  همه  از حسرتهایم  بیداد میکند همه  از دلتنگی هایم  ، از دلشورهایم  ، از لحظاتی که  در تنهایی هایم  بسر بردم 

تنهامینویسم ...
ما را در سایت تنهامینویسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsayanilamd بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:26